ولایت عشق

عکس - اجتماعی - سیاسی - ولایت - هنر و ادبیات - دفاع مقدس - وبلاگ

ولایت عشق

عکس - اجتماعی - سیاسی - ولایت - هنر و ادبیات - دفاع مقدس - وبلاگ

بازگشت پیکر مطهر شهید محمود مهاجر بعد از 26 سال

پیکر شهید محمود مهاجر، نوجوان 15 ساله، همراه با کاروان شهدای گمنام بعد از ۲۶ سال به دامان خانواده بازگشت.

شهید محمود مهاجر متولد 1350  استان زنجان است. وی در سن 15 سالگی و در عملیات کربلای 8 در سال 65 به شهادت رسیده است. طبق اعلام کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، پیکر پاک 80 شهید دفاع مقدس در تهران تشییع می‌شود و شهید محمود مهاجر یکی از 12 شهید شناسایی شده از این 80 شهید است که 26 سال مفقود بوده است.

محمود بلافاصله پس از آنکه برادرش از جبهه های جنگ به علت عارضه شیمیایی برمی گردد، علاقمند اعزام به جبهه می‌شود. او به سبب سن کم خود اجازه ورود به جبهه‌های جنگ را نداشت. از پدرش اجازه می‌گیرد و در نهایت با جعل عنوان شناسنامه برادر خود احمد، راهی مسجد محل و از آنجا راهی جنوب می‌شود. وی در عملیات کربلای 8 درحالی که فرمانده یک دسته 22 نفره بوده است، به شهادت می رسد.

 

محمود نوجوان وصیت‌نامه هم نوشته بود، در بخشی از وصیت نامه‌اش خطاب به والدینش گفته بود که به شهادت او افتخار کنند چراکه در فردای قیامت مقابل حضرت زهرا(س) رو سفید هستند و می‌توانند بگویند که هدیه کوچکی را در راه امام حسین(ع) تقدیم کرده‌اند.

 

پیکر مطهر شهید دانش‌آموز محمود مهاجر ساعت 15 روز 29 آذر ماه، با حضور خانواده، همرزمان و مردم محله جنوب تهران از محل خیابان شهید رجایی، سه راه علی‌آباد، ابتدای 18 متری تختی به سمت مسجد الرضا(ع) تشییع شد. همچنین مراسم وداع با این شهید  همان شب همزمان با اقامه نماز مغرب و عشا در مسجدالرضا(ع) به همراه قرائت زیارت عاشورا و مداحی برگزار گردید.

 

پیکر شهید محمود مهاجر ساعت 9 صبح 30 آذر از مسجد الرضا (ع) تشییع شد و در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آرام گرفت و مراسم باشکوه گرامی داشت او، در روز جمعه اول دی ماه از ساعت 14 تا 16 در مسجد الرضا(ع) برگزار شد.

***

لینک فیلم وداع خانواده شهید محمود مهاجر با پیکر مطهر این شهید را در ادامه ملاحظه می فرمایید:

http://media.tasnimnews.com//Uploaded/Video/13911002000038.flv

نوزاد اندیشمند

در این تصویر نوزاد را در بیمارستان ایزدی قم در حالی می بینید که 10 ساعت پیش به دنیای خاکی قدم نهاده است.

امیر عباس از از بدو تولد اغلب بدین صورت بوده است، گویا از همین ابتدا در حال فکر کردن و زندگی عاقلانه است. مادر این کودک س.رستمی و ترک زبان می باشد. تا لحظه ثبت عکس، در میان گزینه هایی که برای اسم نوزاد در نظر داشته اند، «امیر عباس» از همه جدی تر بوده است.

یک یادداشت منافقانه از مزدوران سایت «کلمه»

ارگان رسانه ای شبکه فتنه و نفاق مدعی احترام به شهید صیاد شیرازی شد و نوشت: شهدا، سرمایه های جامعه و محور همبستگی و غرور ملی هستند.

پایگاه اینترنتی کلمه که به کمک عناصر فراری مقیم پاریس و بروکسل به روزرسانی می شود، به بهانه پنج هزارمین روز ترور شهید صیاد شیرازی نوشت: یکی از معدود بخش هایی که سرمایه های انسانی اش با همه کج سلیقگی های حکومتی نزد جامعه محترم مانده، ایثارگران و شهدای 8 سال جنگ تحمیلی هستند؛ و از جمله این سرمایه های ماندگار، شهید صیاد شیرازی است؛ امیر شجاع ارتش که پس از سال ها رشادت در جبهه های دفاع از میهن، جانش را در کینه توزی خائن ترین جریان تروریستی ایرانی و همسنگران دشمن متجاوز، یعنی فرقه رجوی از دست داد و به خیل شریف شهدای سرفرازمان پیوست...

کلمه در عین حال می افزاید: یکی از رویه های تلخ جاری در کشورمان، از دست دادن بی جایگزین سرمایه های اجتماعی است. اتفاقی که دوره ای با زبانی دیگر به عنوان «نخبه کشی» در جامعه ایران مطرح شد و هنوز هم به کار می رود. این در حالی است که جوامع توسعه یافته اصرار زیادی در حفظ سرمایه های خود به عنوان لنگرگاه های جامعه و محورهای تفاهم و همبستگی ملی دارند. برای اثبات ادعای بی توجهی به سرمایه های اجتماعی، مروری براسامی پرافتخاری که در زندان های کشورمان به عنوان زندانی سیاسی در اسارت اند، به تنهایی گویاست. همین طور بلایی که پیشتر در تبلیغات رسمی بر سر بزرگانی چون دکتر محمد مصدق، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، آیت الله منتظری، و امثالهم آورده شد و موج آن سرمایه سوزی ها به دیگر بزرگان هم رسید.

این سایت اینترنتی در ادامه می نویسد: از جمله صحنه های زیبای بلوغ اجتماعی در زمان تبلیغات انتخاباتی سال 88 بود که هواداران میرحسین که عمدتاً از جوان ها بودند، شعار «بسیجی واقعی، همت بود و باکری» را سر دادند که گویای اوج درک و شعور سیاسی آنها بود. این جامعه نشان داده که فارغ از حب و بغض هایی که حاکمان درصدد تحمیل آنها به جامعه هستند، توان تشخیص اصولی از ارزش های واقعی و سرمایه هایش را دارد و در این بین شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی جایگاهی کم نظیر دارد و به عنوان سرمایه ای اجتماعی، بر سر و چشم همه علاقمندان به میهن قرار دارد.

درباره این نوشته مالامال از فریبکاری باید یادآوری کرد؛ 1- شهید صیاد شیرازی توسط گروهکی به شهادت رسید که در فتنه سبز دوشادوش فتنه گران در آشوب های خیابانی نقش آفرینی می کردند و سرکرده آنها -مریم رجوی- مدعی بود سازمان متبوع وی با جریان ساختارشکن در تقاطع جنبش سبز به هم رسیده اند 2- جریان فتنه گری که دوبار در سال های 78 و 88 دست به آشوب خیابانی زد در تکاپوی رسانه ای مداوم خود نه تنها شهدا و شهادت را سرمایه جامعه و محور همبستگی و غرور ملی معرفی نمی کرد بلکه با تعابیری اهانت آمیز (به استناد آراء آشفته امثال فروید) درباره شهید و شهادت قضاوت می کرد و در بستر اغتشاش و آشوب نیز هر چند مجال بروز پیدا کرد «شعار توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد» را علیه خاستگاه اصلی شهدا و فرهنگ شهادت سر داد. 3- شهید صیاد شیرازی ارادتمند و مطیع پاکباخته حضرت امام خمینی و حضرت آیت الله خامنه ای بود و جان گرامی او آماج انتقام دشمنان ولایت فقیه (مهره های مفلوک آمریکا و اسرائیل) شد. آیا فتنه گران که به نیابت از سرویس های جاسوسی بیگانه مشغول ایجاد آشوب بودند، جز با ولایت فقیه و امام و رهبری سر دشمنی داشتند؟ و آیا آنها دشمن باورهایی جز باورهای سپهبد شهید صیاد شیرازی بودند؟ یعنی رجب مزروعی و اردشیر امیرارجمند و ده ها منافق فراری مانند آنها به هنگام کاسه لیسی آمریکا و انگلیس، راه شهیدانی چون صیاد شیرازی، همت و باکری را دنبال می کنند؟ آن وقت تکلیف خط کشیدن روی نام اسلام در شعار «جمهوری اسلامی» و یقه چاک کردن برای رژیم صهیونیستی با شعار «نه غزه نه لبنان» جسارت به ساحت سیدالشهدا(ع) چه می شود؟ 4- آیا بازرگان و منتظری در معارضه با جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هم مسیر شهدای والامقام بودند؟ 5- شهید همت می گفت ما شاخ آمریکا را می شکنیم، آیا فتنه گرانی که علی الدوام بر طبل تسلیم مقابل آمریکا کوبیده اند، کمترین نسبتی با آن شهید و همرزمان وی دارند؟!

درباره مشی منافقانه و نوکرمآبانه گردانندگان سایت کلمه یادآور می شود که کیهان در خبر ویژه روز سه شنبه به تلاش این سایت برای جاانداختن دروغ «مذاکره با آمریکا» و القای ضعف ایران در مواجهه با استکبار پرداخته بود. پس از افشاگری کیهان، گردانندگان سایت کلمه از موضع انفعال به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مبنی بر اینکه آماده مذاکره هستند استناد کردند. با این حال جریان نفاق دست اندرکار پایگاه اینترنتی کلمه به دلایل کاملاً روشن، اظهارات وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان مبنی بر اینکه «مذاکره در فشار تهدید و فشار و اتهام هیچ توجیهی ندارد و جمهوری اسلامی ایران هرگز غنی سازی 20 درصد را متوقف نمی کند» را سانسور کردند، حال آن که یک رسانه بی غرض و مرض طبیعتاً در کنار انتشار اوهام و خیالات خود، اخبار حقیقی و مواضع روشن را ولو ناقض دروغ هایش باشد منتشر می کند.

چرا مهدی هاشمی آزاد است؟ / نطق رسایی در مجلس

با سلام و درود به محمد و آل محمد و با سلام و درود به روان پاک شهیدان و امام شهیدان که تمام نعمت هایی که امروز از آن بهره مندیم نشأت گرفته از خون‌هایی است که در این راه بر زمین ریخته و به جاست تا یاد کنم از خون شهدای بسیجی و نیروی انتظامی و خون مجروحان این نهادهای مقدس که سه سال قبل در این ایام در راه مقابله با کودتای خزنده‌ای فتنه 88 بر زمین ریخت، کودتایی که تحت نام پرچم دولت وحدت ملی طراحی شد و با نامه بدوم سلام و السلام کلید خورد.

هفته گذشته حادثه‌ای در پایتخت رخ داد که انتشار عمومی آن افکار عمومی را جریحه دار کرد.چند جوان ناپاک با ایجاد رعب و وحشت به اخاذی از یک رهگذر پرداختند، انتشار این تصاویر در افکار عمومی سبب شد تا نیروی انتظامی در اقدامی قابل تقدیر، به سرعت متهمان را بازداشت و تحویل دستگاه قضایی کند.

رئیس محترم دستگاه قضایی در اقدامی قابل تحسین با قاطعیت از صدور اشد مجازات برای متهمانی که آرامش جامعه را به هم ریخته بودند در آینده نزدیک خبر داد که ما نه برای این اقدام بلکه برای بسیاری از اقدامات دیگر این قوه محترم، سپاسگذاریم.

اما در عین حال لازم می‌دانم در خصوص موضوع دیگری که از نظر وسعت فاجعه و نوع جرم بسیار بزرگ‌تر از این اخاذی همراه با ایجاد رعب وحشت بوده است، صحبت کنم.

ام‌الفسادی پس از دو دهه فساد و تباهی، نهایتا وقتی در حوادث فتنه 88 نشان داد که تبدیل به یک غول مفسد شده است، با توصیه و مشورت بزرگترش از کشور گریخت، آقازاده فراری وقتی بعد از سه سال اقامت در کشور روباه پیر مورد همه نوع بهره‌برداری قرار گرفت، در آستانه دادگاهی که حاشیه‌های اسناد آن در قالب چند نوار صوتی امروز در فضای مجازی منتشر می‌شود، باز با توصیه و سفارش بزرگترش به داخل ایران باز می‌گردد، چراکه پدر احساس می کند در سرهم بندی پرونده پسر در درون کشور موفق تر خواهد بود!

متأسفانه با تمام احترامی که برای دستگاه قضایی قائلم باید بگویم که انگار حدس پدر نزدیک به واقعیت است، آقازاده مفسد که پرونده‌های فساد اقتصادی، سیاسی، امنیتی و موارد دیگر را از سال‌های ریاست پدر بر امور اجرایی کشور در کارنامه خود داشت و همواره از مصونیت آهنین برخوردار بود، در فتنه سال 88 با تمام قدرت مدیریت کودتای آن سال را به عهده گرفت و فقط در یک قلم اسناد به دست آمده از دانشگاه آزاد نشان می‌دهد که وی در روزهای بعد از انتخابات سال 88  صدها میلیون تومان به اراذل و اوباش پرداخت کرده است تا برخی از میادین تهران،‌ بانک‌ها و امکان عمومی را به آتش بکشند و ایجاد رعب و وحشت کنند.

شاید اگر مهدی همچنان آزاد بود،‌ این چند جوان ناپاک همچنان از طریق وی تغذیه می‌شدند و دیگر با قمه و ایجاد رعب و وحشت از رهگذران اخاذی نمی‌کردند!

خوب توقع این است که چنین متهمی وقتی پس از سه سال فرار و اقامت در کشوری متخاصم به کشور باز می‌گردد، بازداشت شود اما آقازاده فراری به محض ورود به جای زندان به منزل پدر می‌رود، در همان شب تمام آموزش‌های لازم را از وکلای اجیر شده می‌بیند و با وعده اینکه پس از چند  روز آزاد می‌شود به دستگاه قضایی و امنیتی تحویل می‌شود.

فشارهای زیادی متوجه دستگاه قضایی شد و این دستگاه مقاومت کرد. با این همه شاه کلید کودتای 88 با وجود اینکه در مرحله بازجویی بود اما نه تنها اجازه ملاقات با خانواده داشت که دائما از طریق تلفن با همان مشاور عالی اش در ارتباط  بود و رهنمود می‌گرفت.

کار به شورای امنیت کشور کشیده می‌شود و با ورود این شورا در برابر فشارهای سنگین، نهایتا مهدی هاشمی تنها دو ماه در زندان می‌ماند.

مهدی هاشمی حتی یک بار وقتی در برابر روند درست قضایی و اسناد متقن کم می‌آورد در همان مکالمات تلفنی خط را از مشاور اصلی‌اش می‌گیرد و با بهانه بیماری قلبی، خود را به بیمارستان می‌رساند.

قرار بوده که از بیمارستان به خانه برده شود که نهایتا توسط مأموران ذی ربط از بیمارستان دزدیده و به زندان بازگردانده می‌شود، همین حرکت نشان می‌دهد که دستگاه قضایی و امنیتی کشور تا چه اندازه مظلوم بوده و در پرونده مهدی هاشمی در فشار یک خانواده ... قرار داشته‌اند.

و متأسفانه در حالی که بر اساس اطلاعات موثق، هنوز تحقیقات در پرونده وی به اتمام نرسیده و در حالی که برخی مرتبطان سفید در پرونده وی ـ که بر اساس ادعای مسئولان قضایی، اطلاعات مهمی از آنها به دست آمده ـ تازه بازدداشت شده‌اند، اما با وثیقه ای که هیچ تناسبی با جرم وی ندارد، نهایتا با فشارهای بسیار آزاد می‌شود و وکیل وی امروز اعلام می‌کند که مهدی دیگر به زندان بازگردانده نمی‌شود!

اکنون مخاطب بنده دستگاه قضایی محترم است، جناب آقای آملی لاریجانی! از تلاش‌های شما سپاسگذاریم و می‌دانیم که این فشارها از این پس قطعا بیش از اینها خواهد شد.

بر اساس اطلاعات موثق مشاوران عالی مهدی که او را فراری دادند و بعد از سه سال بازگرداندند، اکنون تمام تلاش خود را می‌کنند تا پرونده مهدی هاشمی را به ابعاد سیاسی آن منحصر کنند، بر این اساس از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند تا از مفاسد اقتصادی و امنیتی وی عبور کنند و موضوع اصلی پرونده را در مسائل سیاسی متمرکز کنند، در حالی که فساد اصلی مهدی هاشمی قبل از آن که سیاسی باشد، اقتصادی است.

امام حسین (ع) در روز عاشورا خطاب به لشکر یزید فرمود: فقد ملئت بطونکم من الحرام، شکم‌هایتان از حرام پر شده، برای همین کلام حق را نمی‌فهمید و مقام معظم رهبری فرمودند که از فساد اقتصادی است که فساد سیاسی، فساد اخلاقی، فساد اعتقادی و فساد امنیتی به وجود می‌آید.

جناب آقای آملی لاریجانی! انتظار از دستگاه قضایی، مقابله با دانه درشت‌هایی مانند مهدی هاشمی است، این نکته همواره مورد تأکید رهبر معظم انقلاب و از جمله مطالبات به حق مردم بوده است.

اما اکنون سئوال افکار عمومی این است که وقتی بر اساس اصل 19 قانون اساسی مردم از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد  و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.

بر اساس اصل 20 قانون اساسی همه افراد در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.

اکنون سئوال افکار عمومی این است که آیا اصل 19 و 20 قانون اساسی درباره آقازاده که 13 عنوان اتهامی از جمله اخلال در نظم اقتصادی، اختلاس، جاسوسی و همکاری با دولت های بیگانه دارد، اعمال شده است؟

 قانون اساسی می‌گوید هیچ ن‍ژادی از نژاد دیگر برتر نیست اما آیا اگر فرد دیگری که از نژاد هاشمی رفسنجانی نبود و همین موارد اتهامی را داشت، در مرحله تحقیقات به خانواده اش اجازه ملاقات داده می‌شد؟

 آیا اجازه می‌یافت تا با تیم چک و خنثی در بیمارستان حاضر شود،‌ آنجا را قرق کند و به صورت خصوصی با متهم مذاکره کند؟

 آیا به نخستین بند اتهامی متهم رسیدگی اجازه رسیدگی داده شده است در حالی که در اکثر قراردادهای نفتی و گازی مربوط به دوره‌ای که مهدی هاشمی در وزارت نفت بوده، فساد اقتصادی و امنیتی وجود دارد.

آیا بیم تبانی و امحای اسناد از بین رفته که اجازه داده  نشد تا تحقیقات تکمیل شود؟ آیا احتمال فرار مجدد مهدی هاشمی نیست؟

 پاسخ قوه قضائیه به اظهارات متهم که در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر شده چیست؟ آیا تحقیقات دراین باره انجام شده که متهم و شاه کلید فتنه‌ها علیه رهبری را آزاد کرده‌اید؟

 آیا اگر عزم جدی برای رسیدگی به این پرونده هست ـ که انشاالله هست ـ ریاست محترم دستگاه قضایی به سازمان‌های تحت امرش دستور داده تا مدارکی که در اختیار دارد را به مراجع ذی صلاح ارائه دهند؟ در این باره نکات مهم دیگری دارم که ان‌شاءالله در نطق هفته آینده‌ام خواهم گفت.

واقعیت های تکان دهنده از تخلفات مهدی هاشمی بهرمانی + عکس

این روزها نام مهدی هاشمی رفسنجانی خبرساز شده است و خبرنگاران وقتی از فهرست طولانی اتهامات مشارالیه می پرسند، به در بسته می خورند. در تاریخ 17 آذر 1389، زمانی که فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت فراری بود، وبلاگ تعطیل شدۀ «نامحرمانه»، در شرح تخلفات این آقا زاده، یادداشتی  مفصل منتشر کرد. البته برخی از تخلفات مهدی هاشمی، از جمله ارتباط با ضدانقلاب که نمونه اش فایل مکالمه با نیک آهنگ کوثر بود، در این یادداشت نیامده، اما واقعا موارد تکان دهنده ای در آن ذکر شده است. فکر می کنم الان بهترین وقت مطالعۀ این یادداشت است. 

اشاره: مهدی هاشمی، فرزند فراری رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان شاه کلید فتنه شناخته می‌شود. او اخیراً با استفاده از ضعف قوانین، به جای دست کشیدن از فرار، بازگشت به وطن و حاضر شدن در دادگاه، اقدام به شکایت فله‌ای از رسانه‌های مردمی کرده است. به زعم مهدی هاشمی، دانستن حق مردم نیست و کسی حق ندارد حتی گوشه‌ای از اقدامات غیرقانونی، رانت خواری‌ها و هنجار شکنی و فتنه انگیزی‌های او را برای مردم بازگو کند.

مدیرمسئول روزنامه ایران در برابر شکایت این متهم فراری، در دادگاه دفاعیه‌ای ارائه داده است که بخش کوچکی از اتهامات یک «دزد پررو» را به تصویر کشیده است. دادستان تهران انتشار این دفاعیه را در روزنامه‌ها جایز ندانسته است. شما می‌توانید در این وبلاگ این دفاعیه‌ی غیر قابل چاپ «کاوه اشتهاردی» - مدیرمسئول روزنامه ایران - را مطالعه کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

با عرض سلام و احترام

افتخار از شکایت مهدی هاشمی یکی از نمادهای فتنه برای افشای مفاسد وی

از اینکه امروز در جایگاه متهم در برابر شکایت آقای مهدی هاشمی قرار دارم از دو جهت خوشحالم. اول اینکه افتخار می کنم عوامل و سران فتنه 88 را آنچنان رسوا کرده ایم که دست به شکایت زده اند. دوم اینکه دادگاه را محمل و جایگاهی برای شفاف سازی و افشای مفاسد اقتصادی و جرایم امنیتی یکی از نمادهای اصلی فتنه 88 یعنی آقای مهدی هاشمی می دانم.

روزنامه ایران در ایام فتنه 88 ، هزاران خبر، گزارش، تحلیل و گفتگو در افشای ماهیت فتنه و عوامل اصلی آن مانند آقای مهدی هاشمی منتشر کرد، که به این نوشته ها افتخار می کنیم و البته افشای عملکرد سران فتنه و تبیین ماهیت آن را وظیفه خود می دانیم و ان شاء الله از این به بعد نیز با توانی بیشتر، این مسیر را پی خواهیم گرفت و از سرزنش بدخواهان نمی هراسیم که "اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومة لائم "

مبارزه با مفاسد اقتصادی را با پرونده مهدی هاشمی آغاز کنید

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

بازپرس محترم شعبه دوم دادسرای کارکنان دولت پس از رسیدگی به این پرونده قرار منع تعقیب اینجانب را در مورخ 08/09/1388 صادر کرد که این قرار به تایید معاون محترم دادستان نیز رسیده و ابلاغ گردید. با این حال در پی اعتراض وکیل محترم شاکی، دادرس محترم شعبه 1083 دادگاه عمومی تهران 2 ماه بعد در تاریخ 07/11/1388 با این عنوان که روزنامه ایران بدون تحقیق و بررسی و عموماً باهدف تخریب خانواده آقای هاشمی رفسنجانی مبادرت به انتشار خبر کرده است، قرار جلب به محاکمه و دادرسی اینجانب را صادر کرد.

در این مجال ضرورت دارد اینجانب در مقام دفاع از خود توضیحاتی را خدمت دادگاه محترم و اعضای محترم هیات منصفه معروض دارم.

خبری که مورد شکایت مهدی هاشمی قرار گرفته است، بیانیه 220 تشکل دانشجویی است که با تیتر " مبارزه با مفاسد اقتصادی را با پرونده مهدی هاشمی آغاز کنید " منتشر شده است. این خبر در چندین خبرگزاری و سایت خبری معتبر از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، خبرگزاری فارس، شبکه خبر دانشجو، خبرگزاری ایسناو..... منتشر شده است و اتحادیه های مهم دانشجویی مانند بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویان، انجمن های اسلامی مستقل و ... نیز به صراحت در بیانیه ها و تجمع هایشان محتوای این نامه را تایید کرده اند.

از جمله در تاریخ 28 خرداد 1388 چهار اتحادیه بزرگ دانشجویی ( بسیج دانشجویی، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در بیانیه ای خواستار بازداشت مهدی و فائزه هاشمی شده و اعلام تجمع در مقابل دادستانی تهران کردند.

شاکی ما متواری و در انگلیس ساکن است

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

به خوبی می دانید درحالی در جایگاه متهم قرار داریم که حکم جلب شاکی ما صادر شده، از ایران متواری و در کشور استعمار پیر، انگلیس، ساکن شده است. مسئولین ارشد قضایی و امنیتی می گویند که بلافاصله او را پس از ورود به کشور بازداشت خواهند کرد. گفتنی است وکیل شاکی برای امضای وکالت نامه اش و رفع نقص پرونده حاضر، به دبی سفر کرده است و جالب این جاست که وکیل شاکی نیز، خود وضعیتی مشخص دارد و به اتهام جرایم ضد امنیتی ممنوع الخروج است.

اخذ مدرک مهدی هاشمی رفسنجانی بدون طی مراحل قانونی

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

مهدی هاشمی بهرمانی فرزند اکبر به شماره شناسنامه 210 متولد 29/06/1348 در حالی در مکاتباتش، خود را دکتر مهدی هاشمی معرفی می کند که مدرک کارشناسی ارشدش را از طریقی خاص و ویژه با عنوان " کارشناسی ارشد غیر رسمی! " بدون آزمون و محدودیتی، طبق یک قرارداد میان دانشگاه صنعتی شریف و شرکت بهینه سازی مصرف سوخت دریافت کرده است. اما ماجرای مدرک دکترای او جالب تر است: در پرونده ای که به شماره 115920 و به شماره داوطلبی 100006 دانشگاه آزاد برای دوره دکترای مهدی هاشمی تشکیل گردیده، وی با استفاده از سهمیه رزمندگان در آزمون، شرکت و از لحاظ علمی به صراحت مردود گشته اما برای دوره دکترای رشته مهندسی انرژی، دعوت به مصاحبه می گردد!

دریافت کارت پایان خدمت مهدی هاشمی نیز عجیب و یگانه است. با آن که آقای اکبر هاشمی رفسنجانی بارها از حضور مهدی هاشمی در جبهه ها و مجروحیت او سخن گفته، اما وی صرفاً از مورخ 14/05/1365 الی 14/07/1365 و نیز 10/08/1365 الی 18/11/1365 کلاً 5 ماه در جبهه حضور داشته است. با این حال برای مهدی هاشمی کارت پایان خدمتی صادر شده که در توضیحات صدور این کارت که عکس آن با لباس شخصی است! دوران خدمت نامبرده از تاریخ 04/10/1366 تا 12/12/1366 درج گردیده و آمده است: نامبرده 21 ماه و 22 روز گواهی کسر خدمت دارد!

استفاده از رانت های دانشگاه آزاد و قراردادهای صوری

مهدی هاشمی در هر سمتی که در سالهای اخیر بوده از موقعیت های اداری و رانت های ایجاد شده برای استفاده های شخصی بهره برده است. در سال 1372 وی در حالی که تنها 24 سال داشته با سوء استفاده از سربرگ و امکانات شرکت تاسیسات دریایی، قایق شخصی- تفریحی خود را بدون حق گمرکی از ترانزیت هوایی وارد کشور کرده است. همچنین پس از روی کار آمدن دولت نهم و خروج مهدی هاشمی از دستگاه های دولتی، او دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد را محل فعالیت های خود قرار داده که نمونه هایی از رانت خواری ها و سوء استفاده های مهدی هاشمی از این محل عبارتند از:

1- عقد قرارداد های صوری دانشگاه آزاد با برخی چهره های سیاسی در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری مانند قرارداد مشاوره با آقای محمد عطریانفر از تاریخ 13/09/1387 تا 12/09/1388 به مبلغ ماهیانه 800 هزار تومان

2- مهدی هاشمی جیب خود و دانشگاه آزاد را در پرداخت هزینه های شخصی اش یکی می دانسته و تفاوتی قائل نبوده است. مانند پرداخت هزینه های ذیل از حساب دانشگاه آزاد:

موبایل های شخصی مهدی هاشمی، موبایل همسرش ( فرشته هاشمی)، تلفن منزل، آرایشگر شخصی، معلم خصوصی همسر وی، گوسفند نذری (عید قربان)، ویزای خانوادگی دبی، قبض برق منزل، خرید از فروشگاه های فرودگاه مهر آباد و حضور خانواده اش در کافی شاپ فرودگاه، بیمه نامه خودروی همسر مهدی هاشمی، هزینه های تمیز کردن شیشه های منزل مهدی هاشمی، هزینه های ستاد مردمی دوستداران آقای اکبر هاشمی رفسنجانی و .....

3- صدور حکم ماموریت برای مهدی هاشمی به لندن به شماره پرسنلی 2076در حالی که وی متواری است به امضای شخص جعفر علی عبدالله جاسبی با حکم مأموریت شماره 516/440/53 مورخ 27/11/1388 به مبلغ فوق العاده ماموریت 2530 پوند.

مهدی هاشمی نماینده شاخص جریان فتنه

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه

ما مهدی هاشمی را به عنوان یک شخص و حتی یک آقازاده تحلیل و بررسی نمی کنیم بلکه او را نماینده ای شاخص از فتنه، مفاسد اقتصادی، تقلب، دو رویی، نفاق و ارتباطات خاص با بیگانگان می دانیم. هرچند ارتباط با بیگانگان، مفاسد اقتصادی و هدایت فتنه تنها بخشی از اتهامات ایشان است. ای کاش در کشور ما آنقدر جسارت بود که مهدی هاشمی را حال که با تسامح های بی جا متواری شده، غیاباً و به صورت علنی محاکمه می کردند تا چهره واقعی باند نفاقی که نزدیک به 20 سال است در پس برخی چهره های ارشد مخفی شده اند، مشخص گردد.

باید حساب پسر را از پدر جدا کرد

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

به خوبی می دانید که باید حساب پسر را از پدر جدا کرد، ما علاقه مندیم با روشنگری از عملکرد مهدی هاشمی، جناب آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر با پسرش آشنا شود. ما معتقدیم عملکرد مهدی هاشمی در بسیاری از موارد، خودسرانه بوده و در نهایت منجر به لطمه دیدن آقای هاشمی رفسنجانی شده است. نظرسازی های مهدی در انتخابات سال 84 و 88 بود که در ذهن خانواده آقای هاشمی تصور پیروزی رقیبان آقای دکتر احمدی نژاد را ایجاد کرد. اقدامات مهدی هاشمی در انتخابات خبرگان چهارم هم احتمالاً از جناب آقای هاشمی رفسنجانی پنهان مانده است.

پرونده 16 سال پیش مهدی هاشمی و ماجرای کشتی انگلیسی

ریاست محترم دادگاه و اعضای هیأت محترم منصفه

باید به اطلاع برسانم که ارتباطات مشکوک مهدی هاشمی با سرویس های اطلاعاتی بیگانه پیش از فتنه 88 برقرار بوده و درمقاطع اخیر تشدید شده است. مهدی هاشمی از سالها قبل با سفارت انگلستان در تهران ارتباط داشته است. اکنون جا دارد که دادگاه محترم از معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات این پرسش را مطرح کند که سرنوشت پرونده 16 سال پیش مهدی هاشمی و ماجرای کشتی انگلیسی را توضیح دهد. پرونده ای که اگر روشن می شد ریشه فتنه 88 در همان زمان خشک می شد!

ارتباط با سفارتخانه های انگلیس و عربستان

سکونت مهدی هاشمی در لندن و رفت وآمد او به دبی نیز در راستای ارتباطات گسترده با سفارت انگلیس است. این روابط برای دستگاههای امنیتی کشور محرز و مسلم است. گفتنی است که در چند وقت اخیر مهدی هاشمی و برخی عناصر وابسته به او کوشیده اند تا بخشی از اسناد و اطلاعاتی که ارتباطات و جرایم وی را مستند می سازد، امحا کنند. که بخشی از این اطلاعات و اسناد بحمدالله بازیابی شده و اگر دادگاه محترم تکلیف کند، قابل انتشار خواهد بود.

به عنوان مثال ارتباطات و مکاتبات مستقیم و خارج از عرف مهدی هاشمی با سفارت عربستان در تهران، خود ابعاد گوناگونی را شامل می شود. مهدی هاشمی با وجود تذکرها و ابلاغیه های متعدد و دارای طبقه بندی از جمله ابلاغیه سرّی مورخ 1/5/1387 به ارتباطاتش با این سفارتخانه در تهران ادامه داده است. حتی سفارت عربستان تصاویر تعدادی از افراد یک گروه خاص بین المللی از جمله شماری از اعضای القاعده را در اختیار مهدی هاشمی قرار داده بود تا وی آنها را در جمهوری اسلامی شناسایی کرده و اطلاعات آخرین وضعیتشان را ارائه دهد. که این گزارش ها بعضاً به عملیات های ضد امنیت ملی منجر شده است.

پدر از نمایشگاه محرمانه دستگاه امنیتی درباره مهدی هاشمی بازدید کند

اکنون دیگر موضوع پنهانی از پرونده مهدی هاشمی باقی نمانده است و پرونده او چه در دستگاه های امنیتی و چه در دستگاه های قضایی جمع بندی شده و خروجی اش آن است که دادستان محترم کل کشور و معاون اول محترم قوه قضاییه اظهار می دارند مهدی هاشمی در بدو ورود به کشور بازداشت خواهد شد. اکنون دستگاه های امنیتی با توجه به گستردگی اتهامات مهدی هاشمی و البته بنا به ملاحظاتی، صرفاً به برگزاری یک نمایشگاه محرمانه از برخی اسناد و مدارک موجود اکتفا کرده اند. جالب است بدانید برخی نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی پس از بازدید از این نمایشگاه از عملکرد مهدی هاشمی ابراز تأسف کرده و خواستار بازدید شخص حجت الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی از این نمایشگاه شده اند.

چرا مهدی هاشمی گفته بود دفترش را از اسناد پاکسازی کنند؟

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه

احتمالاً اطلاع دارید که در تاریخ 5 خرداد 1389، با حکم دستگاه قضایی، ساختمان دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد مورد بازرسی قرار گرفته است. این ساختمان مرکز فعالیت های اقتصادی ، سیاسی و امنیتی مهدی هاشمی بوده و کاملاً به مانند یک ستاد بحران، تجهیز و آماده سازی شده بود. براتعلی سرلک رئیس دفتر مهدی هاشمی در دانشگاه آزاد، در جریان این بازرسی بازداشت شده و اعترافات قابل توجهی داشته است. روز 23 خرداد 1388، یک روز پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری مهدی هاشمی به سرلک دستور می دهد که به همراه چند نفر دیگر ساختمان مذکور را پاکسازی کنند تا اثری از اقدامات خاص مهدی هاشمی باقی نماند. سرلک به همراه آقایان امانی و ابوالفتحی اسناد مکتوب و تعداد زیادی سی دی را در چند کیسه از محل ساختمان خارج می کنند و ابتدا به ویلایی در منطقه دارآباد تهران منتقل و شبانه و تحت حفاظت گارد شخصی که با پول مهدی اجیر شده بودند و در یک عملیات مخفیانه در جاده لواسان امحا کرده اما خوشبختانه بخش قابل توجهی از این اسناد بازیابی شده است.

اسناد سری

در این ساختمان اسناد ویژه و حتی اسنادی با طبقه بندی محرمانه - خیلی محرمانه- سری و بکلی سری از نهاد هایی چون وزارت اطلاعات، ستاد کل نیروهای مسلح، ریاست جمهوری، بانک مرکزی، قوه قضائیه، شورای عالی امنیت ملی، وزارت نفت و ... نگهداری می شده و جای شگفتی دارد که تعداد زیادی از بولتن ها، گزارش ها و نامه های رسمی، سری و بکلی سری برخی دستگاه های امنیتی درباره اقدامات مجرمانه و مفاسد سیاسی و اقتصادی مهدی هاشمی نیز در دفتر او موجود بوده و در فایل های جداگانه بایگانی شده بود. کاست های ضبط شده از جلسات هیات امنای دانشگاه آزاد و برخی جلسات محرمانه مجمع تشخیص مصلحت نیز به این ساختمان منتقل شده و اقداماتی به واسطه آن صورت گرفته بود.

پولشویی و اختلاس در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

در دادگاه متهمان فتنه 88 برخی جرائم مهدی هاشمی افشا شد. پولشویی، استفاده از اموال عمومی در انتخابات و اختلاس، تنها بخشی از عملکرد مهدی هاشمی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت بود. اما مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی تنها به این سازمان محدود نمی شود.

رشوه خواری در پرونده شرکت های استات اویل و کرسنت

تخلفات مهدی هاشمی در پرونده رشوه خواری استات اویل مستند گردیده است. پرونده ای که تمام طرف های غربی اش به خاطر رشوه دادن به یک آقازاده قدرتمند در ایران استعفا داده و محاکمه شدند اما مهدی هاشمی به خاطر برخی حمایت ها تاکنون از محاکمه فرار کرده است. مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی در قرارداد با شرکت توتال در فاز 2 و3 پارس جنوبی نیز آشکار است. متهمان تنها در قرارداد کرسنت، 85 میلیون دلار پورسانت گرفته اند . آیا دریافت این پورسانت، مفسده اقتصادی نیست؟ ما معتقدیم کارچاق کنی مهدی هاشمی برای شرکت های نفتی چند ملیتی، با نام فرزند رئیس جمهور اسبق و فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، هتک حرمت نظام است و عدم افشا و تبیین آن، ظلم مضاعف به خون صدها هزار شهید انقلاب اسلامی است.

مهدی هاشمی نماد مفاسد اقتصادی

فعالیت اقتصادی و مفاسد مهدی هاشمی به جایی رسید که یکی از روزنامه های خارجی سالها قبل گزارشی را منتشر کرد که براساس آن مهدی هاشمی و فرزندان دیکتاتور معدوم عراق، صدام به شراکت در تجارت مواد سوختی تصفیه شده، کود شیمیایی، سیمان و خرما اقدام کرده بودند که این تجارت روزانه 350 هزار دلار سود به همراه داشت. گفتنی است بعد از سالها هنوز مهدی هاشمی هیچ واکنشی نسبت به این گزارش نداشته است. در نظر افکار عمومی، مهدی هاشمی نماد مفاسد اقتصادی است. تنها بررسی پرونده های کرسنت، توتال، استات اویل و... می تواند وضعیت پنهان برخی افراد که خود را صاحب مملکت می دانند، افشا کند. مقام معظم رهبری درباره جریان فساد اقتصادی کشور می فرمایند: "مفاسد اقتصادی جریان آلوده ای است که اگر جلوگیری و با آن مبارزه نشود، کل فضا را آلوده خواهد کرد. "

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه

آقای مهدی هاشمی در سالهای گذشته دارای سمت های دولتی و سهامداری در شرکت های ذیل بوده است:

1- مدیرعامل شرکت بهینه سازی مصرف سوخت

2- رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت ساخت تجهیزات دریایی

3- عضو اصلی هیات مدیره شرکت سنجش از دور ( به امضای محمد غرضی)

4- مدیر عامل شرکت مهندسی و توسعه نفت

5-سهامدار شرکت های نورد فولاد خراسان و مجتمع فولاد خراسان (سهامی عام)

6- عضو هیات مدیره مجتمع کشتی سازی خلیج فارس( با امضای اکبر ترکان)

7-........

پرونده های مسکوت و مختومه مهدی هاشمی

در سالهای اخیر و به واسطه عملکرد سوء و مجرمانه مهدی هاشمی بیش از 15 پرونده اتهامی علیه وی در واحد های نظارتی تشکیل گردیده که اکثر این پرونده ها با اعمال نفوذ، روند رسیدگی به آنها مختومه شده یا مسکوت مانده است.

در بیان دلایل مسکوت ماندن این پرونده ها ذکر این مثال کفایت می کند که در میان اسنادی که اخیراً به دست آمده، پیش نویس برخی احکام گزارش های نهادهای نظارتی، پیش از دستور و امضای نهایی آن نهاد های نظارتی و در مرحله پیش نویس و مینوت همگی در اختیار مهدی هاشمی بوده و وی پیش از صدور با دستخط خود بر روی این پیش نویس ها اعمال نظر کرده که این نظرات عیناً در حکم قطعی اعمال شده است!

اما برخی پرونده های مفتوح مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی به شرح زیر می باشد:

اختلاس در زمان مدیریت شرکت بهینه سازی مصرف سوخت

1- مهدی هاشمی در زمان مدیریت شرکت بهینه سازی مصرف سوخت در سالهای 82 تا84 مبلغ ده میلیارد و بیست و سه میلیون و پانصد و سی و یک هزار تومان که با احتساب کاهش ارزش وجه مذکور به مدت 7 سال اکنون به مبلغ شانزده میلیارد و یکصد و شصت و دو میلیون و هشتصد و سی و یک هزار تومان رسیده اختلاس نموده و اسناد و فاکتور های جعلی ارائه کرده است. در آن سالها هیچ نهاد نظارتی جرئت و جسارت بررسی عملکرد مالی این شرکت را نداشته اما در دولت نهم حسابرس داخلی شرکت، رسماً موضوع سوء جریان مالی مذکور را گزارش کرده است. (به پیوست 500 صفحه از مستندات تقدیم می گردد).

اختلاس از شرکت مهندسی ساخت تاسیسات دریایی

2- براساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور به شماره 40956/85/32 مهدی هاشمی مبلغ 520 میلیون ریال از وجوه شرکت مهندسی ساخت تاسیسات دریایی را اختلاس کرده است. همچنین مشارکت مدنی وی با شرکتی به نام شناور سکوساز ((شنکو)) فاقد وجاهت قانونی عنوان شده است.

3- پرونده اتهامی مهدی هاشمی در یکی از نهاد های نظارتی همچنان در دست رسیدگی است که آخرین مکاتبه آنها به شماره 1902/97/87 در تاریخ 26/3/1388 با مهدی هاشمی صورت گرفته ولیکن وی از هر گونه پاسخگویی امتناع کرده است.

اسناد سری نفتی در دفتر دانشگاه آزاد چه می کند؟

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه

در دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد انواع و اقسام اسناد و پرونده های محرمانه، قراردادها، مکاتبات، ترازنامه ها و اسناد برخی شرکت ها که حدود 150 زونکن می شود، وجود داشته است. تمرکز فعالیت های ویژه اقتصادی مهدی هاشمی در زمینه های نفت، گاز، نیروگاه ها، سهام بورس، معادن مس و سنگ گل گهرو ... می باشد و اسناد شرکت ها و زمینه های کاری ذیل در این دفتر وجود داشته است:

1-کرسنت 2- پترو پارس 3- استات اویل 4- تاسیسات دریایی 5- شرکت ملی نفتکش 6- گزارش واگذاری بسیاری از شرکت ها 7- پروژه های نفتی از جمله میدان های نفتی آزادگان و ابوذر 8- نقشه های محرمانه از معادن از جمله مس و سیمان 9-برخی مذاکرات نهاد های اقتصادی با طرف های خارجی 10- مکاتبات و مذاکرات با شرکت های رنو فرانسه و فیات 11- مکاتبات محرمانه در زمینه پارس جنوبی 12- گزارش های خاص درباره صندوق ذخیره ارزی کشور

به نظر شما هزاران برگ اسناد محرمانه و سری کشور چرا باید در دفتر مهدی هاشمی آنهم در دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد، نگهداری شود؟

اگر به این پرسش، پاسخ دقیقی داده شود مفهوم تیتر روز 26 خرداد 1388 روزنامه ایران در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی بیشتر نمایان می گردد.

اتهامات مهدی هاشمی در فتنه 88 و اغتشاش ها در تهران

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

مواجهه شما با این پرونده و مواجهه دستگاه قضایی با پرونده مفاسد امنیتی، اخلاقی و اقتصادی مهدی هاشمی محکی جدی در برابر افکار عمومی است. مهدی هاشمی یکی از نمادهای اصلی فتنه 88 است. او همانگونه که جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی اظهار داشت پشت صحنه کمیته به اصطلاح صیانت از آرا بود و تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی از اتاق فکر او خارج شد. مهدی هاشمی سازمان دهنده اوباش و اراذل برای ناامن کردن تهران بود و فقط برای یک شب اغتشاش و به آتش کشیدن یکی از میادین شمال تهران، دویست میلیون تومان خرج کرد. مهدی هاشمی و آدمهایش ده روز کوشیدند تا اغتشاشگران را در خیابان ها نگه دارند تا به خیال باطل خود، اقتدار نظام مردمی را بشکنند. مهدی هاشمی مؤسس سایت های اینترنتی است که نظام را متهم کردند و در آتش فتنه دمیدند و اکنون بسیاری از عوامل این سایت ها محاکمه و در زندانند.

مهدی هاشمی نماد فتنه 88 است، فتنه ای آمریکایی که او فرمانده پیاده نظام طبقه متوسط مدرنی است که خود در تولد، رشد و ثروت مند شدن این طبقه، نقش اساسی داشته و برای حفظ ثروت باد آورده شان به دنبال کسب قدرت سیاسی با استفاده از شورش اشرافیت بر جمهوریت نظام بودند. فتنه ای که صحنه گردانان اصلی اش به دنبال تسخیر ایران بوده اند وسالها بعد مشخص خواهد شد که چه توطئه خطرناکی در پشت آن نهفته بود. فتنه ای که ضربه سختی به روند کار و پیشرفت کشور زد و به دشمن روحیه داد.

مهدی هاشمی و مدیریت سایت ضد انقلابی جمهوریت و هزینه های میلیونی انتخابات از بیت المال

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیات منصفه

در این جا توجه شما را به برخی اظهارنظرها و اعتراف ها درباره عملکرد مهدی هاشمی جلب می کنم:

1- حمزه کرمی (مدیر کل سیاسی نهاد ریاست جمهوری در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی) اعتراف می کند: با توجه به اینکه این جانب مدیر اسمی سایت جمهوریت بودم و در واقع مدیر رسمی این سایت، مهدی هاشمی بود، از دادگاه اجازه می‌خواهم که ابتدا مسائل مربوط به انتخابات نهم ریاست جمهوری را توضیح بدهم. مهدی هاشمی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار می‌شود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمی‌پذیرفت. شرکت‌های مختلفی هم با این سازمان قرارداد داشتند که از جمله این شرکت‌ها شرکتی با مدیریت آقای امیرعلی آقایاری بود که کار این شرکت نیز ساخت تیزر‌های تبلیغاتی و در کل تبلیغ بود. همه روسای این شرکت‌هایی که با سازمان بهینه سازی قرارداد داشتند از دوستان مهدی هاشمی بودند و آمادگی گرفتن پول تحت عنوان بهینه سازی و تبلیغات انتخاباتی برای کاندیدای مد نظر مهدی هاشمی را داشتند و این شرکت‌ها با سند سازی‌های صورت گرفته، موظف شدند که کار تبلیغاتی برای مهدی هاشمی انجام بدهند. یک شرکت 500 میلیون تومان برای چاپ یک میلیون جلد کتاب پول دریافت کرده بود در حالی که تنها 25 هزار جلد چاپ شد و مابقی پول، صرف تبلیغات مورد نظر مهدی هاشمی شد. مهدی هاشمی معتقد به پولشویی بود. وی پول‌هایی را از سازمان بهینه سازی دریافت می‌کرد و آنها را مکررا به دلار و ریال تبدیل می‌کرد. وقتی که دلیل این کار را از وی پرسیدیم، وی گفت که با این کار کسی نمی‌تواند منشاء پول‌ها را کشف کند. با فشار مهدی هاشمی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش پول برداشت می‌شد و مهدی هاشمی پس از شکست پدرش در انتخابات به اقدامات خود ادامه داد و مابقی پول‌های باقی مانده و بدهکار شده خود را نیز به شرکت‌هایی که برای پدرش تبلیغ می‌کردند، پرداخت کرد. پول‌هایی که وی برای تبلیغات در انتخابات نهم ریاست جمهوری برای پدرش هزینه کرد معادل 2 میلیارد تومان بود. مهدی هاشمی با بنده صحبت کرده و گفت که ما باید برای انتخابات کار رسانه‌ای قوی‌ای را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه ای، جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه اندازی کردیم. با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمان‌های نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمان‌های دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی می‌کرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد. مهدی هاشمی حتی مطالب تندتری را برای انتشار به سایت جمهوریت ارائه می‌داد که از جمله مطالب می توان به گزارشی که 2 روز قبل از انتخابات توسط وی به ما داده شده، اشاره کنم که در این گزارش فرمانده بسیج متهم به تخریب و تضعیف میر حسین موسوی شده بود، البته ما این گزارش را هرگز منتشر نکردیم.

تخلفی که تابه حال کسی به آن ورود نکرده

حمزه کرمی همچنین می افزاید: تخلفی که تابحال درباره آن کسی ورود نکرده، خرید آبگرمکن های خورشیدی و نصب در روستا های خراسان شمالی و جنوبی و استانهای محروم مانند کهکیلویه بود. پیمانکاران مجبور بودند برای مخارج انتخابات، مبالغی را نقداً به افراد مهدی پرداخت کنند.

تغییر استراتژی مهدی هاشمی از تخریب دولت به تخریب نظام

2- محمدرضا نوربخش، سردبیر ارگان دانشگاه آزاد درباره اهداف انتخاباتی مهدی هاشمی می‌گوید: در ماه پایانی منتج به انتخابات که مهدی هاشمی در کمیته صیانت از آرا عضویت یافت آقای کرمی عملاً اداره سایت را برعهده گرفت و بحث پیروزی قطعی موسوی در انتخابات را مطرح کرد و در همین زمینه نظرسنجی‌های غیرمستندی نیز منتشر می‌شد. القای تقلب در انتخابات از این طریق صورت می‌گرفت که یا موسوی برنده انتخابات است و یا در انتخابات تقلب شده و اگر این فرآیند با سلامت برگزار شود اصلاح طلبان پیروز هستند. حتی در آن زمان مشخصاً از انتشار چند گفت‌وگو با حامیان دولت که معتقد بودند محمود احمدی‌نژاد پیروز انتخابات است جلوگیری شد و آقای کرمی به ما می‌گفت این افراد زمینه انجام تقلب را فراهم می‌کنند. در ابتدای همکاری با سایت جمهوریت این ذهنیت وجود داشت که این سایت انتخاباتی است ولی رفته‌رفته متوجه شدیم استراتژی و سوژه‌های مهدی هاشمی وسیع‌تر از خط تخریب دولت است و سیبل ما از دولت به نظام تغییر یافت و بین این سایت و رسانه‌های ضد انقلاب همسویی ایجاد شد.

مهدی هاشمی در آشوب خیابانی هم فعال بود

3- محمد علی ابطحی نیز اعترافات مهمی دارد: به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه‌ای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابان‌های شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیش‌بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند. خاتمی، فاتح و مهدی هاشمی می‌گفتند برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخاب‌های دیگر فرق دارد، در این وسط جریان اصول گرا و رهبر دیگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و این به معنای یکسره کردن کار است.

استفاده از بیت المال برای هزینه انتخاباتی

4-هدایت آقایی (معاون وزیر صنایع در دولت خاتمی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران) اعتراف می کند: مهدی هاشمی به دلیل ارتباطات خاصی که داشت برای برخی اقدامات خود و فعالیت های انتخاباتی، در جلسه ای با حضور برخی دوستان، مبلغ یکصد میلیون تومان به صورت تراول چک از رضا ویسه دریافت کرد.

آقایی می افزاید: مجید احمدی (یکی از دوستان احمدرضا گودرزی در کانادا که فعلاً از توضیح درباره هویت آنها خودداری می شود) دو سال پیش نقل کرد مهدی برای انتقال یک میلیون دلار یا بیشتر از کانادا به ایران از کیف دستی استفاده می کرد که در یکی از سفرها با وجود اطلاع و برخورد مأموران، توانست این پول را جابجا کند.

داستان استات اویل برای کسی پوشیده نیست و برخی روایات مبلغ تخلف مهدی را 15 میلیون دلار ذکر کرده اند.

در بهینه سازی اگرکسی می خواست سیلندر CNG وارد کند نیاز به تأیید تیم مهدی داشت؛ آنها به واسطه یکی از معاونان بهینه سازی از افراد حق حساب می گرفتند که یکی از بستگان همسرم مستند قطعی آن را در اختیار دارد.

5- هادی عرب قبادی می گوید: قرار بود در بهینه سازی صدها هزار نسخه کتاب برای کودکان منتشر کنیم که به جای آن 25 هزار نسخه چاپ شد و مابه التفاوت 350 میلیون تومانی بابت تسویه مطالبات حسن معادی خواه( نشرذره ) به وی پرداخت گردید.

فاکتورهای صوری

بنا به دلایلی از بیان توضیحاتی در قبال برخی افراد دیگر مرتبط با مهدی هاشمی خودداری می شود و لیکن صرفاً به بیان اسامی چند نفر که ارتباطات ویژه با مهدی هاشمی دارند، اشاره می گردد.

1- شمس الدین عیسایی

2- رضا بهزادیان

3- غلامحسین کرباسچی

4- علی هاشمی بهرمانی

5- مجتبی ناطق نوری

6- حسن معادیخواه

7- امیرعلی آقایاری که فرد اخیر می گوید: بارها و بارها در این سالها با فاکتورهای صوری و غیرقانونی به دستور مهدی از بودجه شرکت بهینه سازی برداشت کردیم و در اموری که مهدی می گفت هزینه می شد.

مهدی هاشمی می داند که بازگشت چه عواقبی در پی خواهد داشت

ریاست محترم دادگاه و اعضای محترم هیأت منصفه

ما سناریوی بازگشت مهدی هاشمی به کشور را که در برخی محافل سیاسی و رسانه ای مطرح شده، سناریویی حقیقی نمی دانیم. مهدی هاشمی می داند که بازگشت به کشور چه عواقبی برای او خواهد داشت. اراده نظام جمهوری اسلامی برای برخورد با این آقازادة مفسد، قاطع و بران است و ما امیدواریم اجرای عدالت برای مهدی هاشمی از همین دادگاه شروع شود و در نهایت به برخورد قاطع و پشیمان کننده برای مهدی هاشمی خاتمه یابد. معتقدیم که نظام جمهوری اسلامی برای برخورد با مهدی هاشمی به عنوان نماد فتنه و فساد، لحظه ای تردید ندارد و درباره فشار منتقدین بایستی گفت: آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.

مهدی هاشمی سیاست شکایت های فله ای در پیش گرفته است

در انتها تأکید می کنم حال که گستاخی این متهم بزرگ مفاسد اقتصادی به این جا رسیده که علیرغم فراری شدن و پناه بردن به دامن دشمنان این ملت، سیاست طرح شکایت های متعدد و فله ای را در پیش گرفته و مانند یک دزد پر زور که یقه صاحبخانه را می گیرد، به غوغا سالاری پرداخته، براساس احساس تکلیف انقلابی و مردمی بر خود واجب می دانیم که از این پس با هر شکایت این متهم فاسد، لااقل 10 سند را در هر نوبت منتشر نماییم تا شاید گوشه ای از صبر و مظلومیت نظام نمایان شود.

نام وطن فروشی را تنش زدایی گذاشته اند / یادداشت روز کیهان

1- می گویند در جریان جنگ جهانی دوم، یکی از سربازان انگلیسی با عجله و در حالی که نفس نفس می زد خود را به فرمانده گردان رساند و یک قبضه تفنگ ساخت آلمان را که اسلحه سازمانی نظامیان ارتش نازی بود، به وی نشان داد و گفت؛ قربان! این تفنگ را از دشمن غنیمت گرفته ام. فرمانده گردان به شجاعت وی آفرین گفت و برای تشویق این سرباز شجاع و ترغیب سایر سربازان به وی یک هفته مرخصی تشویقی داد. چند هفته بعد، باز هم، همان سرباز انگلیسی با یک تفنگ آلمانی دیگر نزد فرمانده گردان رفت و به خاطر شجاعتی که به خرج داده بود، یک هفته دیگر مرخصی گرفت. این ماجرا چند بار دیگر نیز تکرار شد و فرمانده گردان که از شجاعت سرباز تحت امر خود به وجد آمده بود در مراسم صبحگاه و در حالی که تمامی پرسنل گردان و تیپ و لشکر حضور داشتند، سرباز را صدا کرد و بعد از تشویق فراوان به وی گفت؛ حالا می خواهم تاکتیکی را که در غنیمت گرفتن تفنگ سربازان آلمانی به کار می بری برای همه پرسنل توضیح بدهی تا بقیه هم از این تاکتیک استفاده کرده و ارتش آلمان را زمین گیر کنند! سرباز انگلیسی پشت تریبون رفت و گفت: قربان! تاکتیک پیچیده ای نیست، اتفاقا خیلی آسان و بی خطر نیز هست. من هر بار یکی از تانک های ارتش خودمان را به آلمانی ها می دهم و در مقابل، یک تفنگ از آنها می گیرم! به همین سادگی!

2- این روزها، با نزدیک شدن زمان انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، سران و عوامل فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 با این توهم که می توانند وطن فروشی آشکار و خیانت های بی پرده خود را از اذهان مردم پاک کنند، بار دیگر با سازی که از آن سوی مرزها کوک شده است، دهان باز کرده و در مدح و ستایش خویش ترانه ای چند صدایی آغاز کرده اند! یکی از این صداها، بهره گیری از کینه توزی آمریکا و متحدانش در تحریم کشورمان و زیر سؤال بردن سیاست خارجی و هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. مدعیان اصلاحات در این بخش از مأموریت خود ادعا می کنند که سیاست خارجی و هسته ای هوشمندانه!! آنها در دوران اصلاحات مانع از خصومت آمریکا و متحدانش بوده است و تحریم ها و تهدیدهای این روزها ناشی از سیاست خارجی و هسته ای کنونی جمهوری اسلامی ایران است! این در حالی است که به گواهی اسناد ثبت و ضبط شده موجود، تعدادی از افراد شاخص جبهه مدعی اصلاحات نه فقط در جریان فتنه 88 بلکه در دوران حاکمیت خود بر دولت و مجلس نیز سودای فروش ایران اسلامی و سلطه دوباره آمریکا بر کشور را داشته اند. مردم فراموش نکرده اند که این جماعت، آن روزها برای آمریکا فرش قرمز پهن می کردند، و به صراحت از «پایان عمر خط امام»! سخن می گفتند؟ «دوران اسلام را تمام شده می نامیدند»، جمهوری اسلامی ایران را «حکومت لمپنیسم» معرفی می کردند، با صراحت می نوشتند «قلم فقها، در طول تاریخ آغشته به خون آزاداندیشان بوده است»، «قرآن را قابل نقد» می دانستند، با وقاحت می نوشتند «خدا هم حق حاکمیت بر مردم را ندارد»، مظاهر دینی نظیر «حجاب و حیای زنان را نشانه عقب افتادگی» معرفی می کردند، «هیئت های مذهبی را عامل و منشأ خشونت» می دانستند، اعلام می کردند که «معصومین علیهم السلام هم باید تحت نظارت باشند تا از انحراف آنها جلوگیری شود»... و صدها نمونه ثبت و ضبط شده و غیرقابل انکار دیگر از این دست که هیچگاه- تاکید می شود که هیچگاه- نه فقط با کمترین اعتراض سردمداران و گروه های اصلی جبهه اصلاحات نظیر حزب مشارکت، حزب سازندگی، مجمع روحانیون، سازمان مجاهدین انقلاب و... روبرو نشد بلکه همه این اراجیف در روزنامه ها و نشریاتی نوشته شده و یا در مصاحبه و سخنرانی های کسانی مطرح می شد که از مسئولان دولت اصلاحات، نمایندگان مجلس ششم و یاران نزدیک آقای خاتمی بوده اند. اکنون سؤال این است که وقتی سردمداران دولت و مجلس مدعی اصلاحات چنین باورهایی را ترویج و تبلیغ می کردند، دیگر آمریکا چه نیازی به فشار و تحریم و تهدید داشت! آنها با پای خود در پی تسلیم کردن ایران اسلامی به آمریکا و متحدانش بودند. مگر آمریکا غیر از این چه می خواست؟! مدعیان اصلاحات حتی به اندازه آن سرباز انگلیسی در صدر این نوشته نیز غیرت و دغدغه ملی و میهنی نداشتند تا در مقابل تانکی که به دشمن می دهند، لااقل یک تفنگ قراضه و فکسنی دریافت کنند! باید از مدعیان اصلاحات- مخصوصا از سردمداران این جبهه- پرسید که آیا تسلیم شدن در مقابل باج خواهی های آمریکا و متحدانش و تلاش برای تحویل کشور به آنان افتخار! دارد که با افتخار از آن یاد می کنید؟!

و اما، اگرچه فتنه 88 کمترین تردیدی درباره وطن فروشی بسیاری از مدعیان اصلاحات باقی نگذاشت که به آن پرداخته و باز هم خواهیم پرداخت ولی موضوع یادداشت پیش روی، خیانت این جماعت و زمینه سازی آنها برای تحویل میهن اسلامی به دشمنان بیرونی است و فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 شرح جداگانه ای دارد.

3- بعد از آن که مجمع عمومی سازمان ملل متحد به اتفاق آراء پیشنهاد آقای خاتمی برای نامگذاری اولین سال هزاره سوم- 2001- را به نام «سال گفت وگوی تمدن ها» تصویب کرد، مدعیان اصلاحات رأی مثبت آمریکا به این پیشنهاد را نشانه ابتکار در سیاست خارجی دولت اصلاحات دانسته و درباره آن داد سخن دادند! اما مدتی بعد، ماجرای 11 سپتامبر و انفجار برج های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک اتفاق افتاد و همین آقای بوش که اصلاح طلبان برای رویکرد مثبت او به طرح گفت وگوی تمدن ها نوشابه باز می کردند و تشتک پپسی می پراندند، ایران را یکی از «محورهای شرارت»! معرفی کرد و از «آغاز جنگ صلیبی»! سخن گفت! و نشان داد که ابتکار آقای خاتمی چه وزنی داشته است! البته سخن درباره نقد ابتکار آقای خاتمی نیست بلکه کف و هورای اصلاح طلبان برای بوش با توجه به ماهیت جنایتکارانه وی، مورد نظر است.

4- بوش بعد از واقعه 11سپتامبر و به بهانه آن ماجرا تصمیم گرفت به افغانستان لشکرکشی کند. بهانه حمله نظامی آمریکا به افغانستان مبارزه با تروریسم و محو القاعده و طالبان بود. بوش عربده می کشید که «بن لادن و ملاعمر را می خواهم، زنده یا مرده» اگرچه در حمله آمریکا به افغانستان تنها کسانی که کمترین آسیبی ندیدند بن لادن و ملاعمر بودند.

و اما، بلافاصله بعد از آن که جرج بوش، تصمیم خود را برای حمله به افغانستان اعلام کرد، همین آقایان مدعی اصلاحات پیشنهاد کردند که جمهوری اسلامی ایران به حمایت از طالبان وارد جنگ با آمریکا شود! تعجب آور نیست؟ هست! اصلاح طلبانی که تا چند ماه قبل و پس از آن نیز تا آخر دوران حاکمیت خود بر دولت و مجلس ششم، برای آمریکا فرش قرمز پهن می کردند و همه مشکلات را ناشی از عدم رابطه ایران با آمریکا می دانستند، و هرگونه مقابله با آمریکا را تنش آفرینی معرفی می کردند، یکباره ضد آمریکایی شده و علیه آمریکا شیپور جنگ می نواختند! آنهم در کنار طالبان. حتی مرحوم خواجه حافظ هم که گفته می شود پای خود را از شیراز بیرون نگذاشته است می دانست طالبان یک جریان موازی ساخت آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی است. گفتنی است مدعیان اصلاحات در حالی از حمایت طالبان در جنگ با آمریکا سخن می گفتند، که به پیروی از تبلیغات رسانه های آمریکایی و صهیونیستی به افراد مؤمن و انقلابی انگ «طالبانی» و به اسلامگرایی تهمت «طالبانیسم» می زدند. اما این پیشنهاد با چه انگیزه ای مطرح شده بود؟!

5- بعد از حمله نظامی آمریکا به افغانستان و هنگامی که جرج بوش در اوایل سال 2003 میلادی- 1381- تصمیم خود برای حمله به عراق را مطرح کرد، باز هم مدعیان اصلاحات با اعلام این که صدام حسین اگرچه جنایتکار بوده است ولی اکنون در جایگاه «خالدبن ولید» قرار گرفته، پیشنهاد کردند که جمهوری اسلامی ایران به حمایت از صدام وارد جنگ با آمریکا شود! صدامی که عامل مستقیم آمریکا بود و با اشاره آمریکا و اسرائیل جنگ 8ساله را به کشورمان تحمیل کرده و صدها هزارتن از جوانان این مرز و بوم - بخوانید اولیاءالله- را به قتل رسانده بود. تعجب نفرمائید. این پیشنهاد را همین مدعیان اصلاحات داده بودند. همان ها که امروزه شعار تنش زدایی آنها گوش فلک را کر کرده است! و اصولگرایان را متهم می کنند که چرا در مقابل آمریکا دست به مقاومت زده و باعث تحریم ها و تهدیدهای اخیر شده اند... اما، چرا...؟! بخوانید!

6- تا قبل از فتنه 88 که مدعیان اصلاحات آشکارا و بی پرده در خدمت مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس درآمدند و از نتانیاهو لقب «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» و از اوباما، مدال «تنها امید آمریکا» را گرفتند، تصور این بود که پیشنهادهای مورد اشاره از سوی مدعیان اصلاحات ناشی از کج فهمی و کم دانی آنهاست ولی فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 کمترین تردیدی باقی نگذاشت که دو پیشنهاد جنگ با آمریکا به حمایت از طالبان و صدام یک پروژه بیرونی برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، آنهم با رسوایی حمایت از طالبان و صدام بوده است! چرا که بلافاصله بعد از ورود ایران به این پیشنهاد خائنانه، انقلاب اسلامی در آموزه ها، «رنگ» طالبان- یعنی اسلام آمریکایی- می گرفت و در مقاومت مثال زدنی و جهاد 8 ساله، به «انگ» قدرت طلبی- هویت صدام- نواخته می شد؟! آیا غیر از این است؟! گفتنی است مدعیان اصلاحات کم هوشتر از آنند که پروژه یاد شده طراحی خود آنها باشد!

حالا به آسانی می توان درباره شعار تنش زدایی مدعیان اصلاحات قضاوت کرد و بدون کمترین تردیدی به این نتیجه رسید که این جماعت در پی نابودی میهن اسلامی، محو انقلاب اسلامی و پایمال کردن جان و مال و ناموس مردم این مرز و بوم زیر چکمه نظامیان آمریکایی بوده اند.

و عجیب آن که این روزها و بعد از آن همه وطن فروشی و خیانت در دوران اصلاحات و در جریان فتنه 88 از نامزد شدن برای انتخابات هم دم می زنند!

7- و اما، نگارنده این سطور خود را بسیار کوچکتر از آن می داند که درباره نقش بی بدیل و پیامبرگونه رهبر معظم انقلاب اظهارنظر کند ولی به مصداق «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید»، عبور از کنار این واقعیت را جفا و گناه می دانم که اگر رهبری الهی حضرت آقا نبود، امروزه ترفندهای رنگارنگ و پیچیده دشمنان بیرونی و درونی، نامی از اسلام ناب محمدی(ص) و انقلاب باقی نگذاشته بود و بایستی شاهد دست و پا زدن مردم شریف و پاکباخته کشورمان زیر چکمه نظامیان اجنبی باشیم. دقیقا از همین زاویه است که روزنامه آمریکایی یو.اس.ای. تودی به نقل از گزارش امریکن اینترپرایز می نویسد «بزرگترین مشکل آمریکا در ایران، حضور یک ابرحریف - SUPER OPPONANT- به نام آیت الله خامنه ای است که نقشه راه ما را می شناسد و مردم کشورش به او اعتماد آمیخته به اعتقاد دارند».

حسین شریعتمداری